Deprecated: mysql_escape_string(): This function is deprecated; use mysql_real_escape_string() instead. in /home/sabaq/domains/sabaq.net/public_html/engine/classes/mysqli.class.php on line 155 Deprecated: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in /home/sabaq/domains/sabaq.net/public_html/engine/modules/show.full.php on line 242  اطّلاعِ پيامبر (ص) از وقايعِ آينده و پيشگوييهاي آن حضرت
سبق > آخرين نوشته‌ها > اطّلاعِ پيامبر (ص) از وقايعِ آينده و پيشگوييهاي آن حضرت

اطّلاعِ پيامبر (ص) از وقايعِ آينده و پيشگوييهاي آن حضرت


21 بهمن 1389. نويسنده : sabagh

بسمه سبحانه و تعالی

 

اطّلاعِ پيامبر (ص) از وقايعِ آينده و پيشگوييهاي آن حضرت

 

پيامبر عظيم‌الشّأنِ اسلام(ص) در طولِ عُمرِ پُر بركتشان برخي از وقايع آينده و مسائل غيبي را ـ به مناسبتهاي مختلف ـ براي ياران وفادارشان بيان فرموده‌اند؛علّامۀ محقّق و دانشمندِ بزرگ اهل سنّت قاضي ابي‌الفضل عياض اليحصبي(متوفاي544 هـ.) در كتابِ ارزشمندِخويش «الشّفا بتعريف حقوق سيّدنا المصطفي(ص) » در بخشِ « ما اطّلع عليه من الغيوب و ما يكون» مي‌فرمايد: « احاديثي كه در اين باب وجود دارد،دريايي است بيكران كه قعرِ آن ناپيداست و اين از جملۀ معجزات قطعي آن حضرت است كه اخبار آن به صورت تواتر به ما رسيده و كثرت راويان و همساني معاني اين احاديث به اطّلاع آن حضرت(ص) بر غيب دلالت مي‌كند.امام ابوبكر محمد بن الوليد الفهري براي ما روايت كرد از... (در كتاب اسم همۀ راويان آمده است) حذيفه (رض) كه گفت:« رسول خدا (ص) درجايي ميان ما ايستاد و همۀ چيزهايي را كه از آن زمان تا قيامت روي مي‌دهد، براي ما بيان فرمود و هيچ چيزي را ترك نكرد، و هركس آن سخنان را حفظ كرد در خاطرش باقي ماند و هركس آن را به ذهن نسپرد فراموشش كرد، و اين يارانِ من آن سخنان را مي‌دانند و هرگاه واقعه‌اي رخ مي‌دهد،كسي كه قبلاً خبر وقوع آن را از پيامبر (ص) شنيده است سخن آن حضرت را در آن مورد به ياد مي‌آورد، همچنانكه انسان كسي را كه در گذشته يك بار ديده است اگر پس از مدتي دوري دوباره او را ببيند، بازمي‌شناسد.» آنگاه،حذيفه گفت:« نمي‌دانم يارانِ من آن سخنان را فراموش كرده‌اند يا خود را به بي‌خبري مي‌زنند،به خدا سوگند! رسول خدا (ص)  ـ در حالي كه بيش از سيصدنفر در خدمت او بودند ـ  نام، نام پدر و نام قبيلۀ تمام رهبران فتنه‌ها وآشوبهايي را كه از آن زمان تا پايان دنيا به وقوع مي‌پيوندد براي ما بيان فرمودند»، ابوذر (رض) نيز گفت:« پيامبر (ص) از ميان ما رفتند درحالي كه در زمانِ حياتشان، هيچ پرنده‌اي در آسمان نمي‌پريد مگر اينكه آن حضرت دربارۀ آن، علمي، به ما مي‌آموختند.» صاحبان [كتب] صحيح و ائمۀ حديث، احاديثي را روايت كرده‌اند كه در آنها پيامبر (ص) به اصحاب خود خبر داده‌اند از تحقّق وعده‌هايي كه به آنها داده بودند، و از پيروزي ايشان بر دشمنانِ خود و فتح مكّه و بيت‌المقدس و يمن و شام و عراق،و از امنيّتي كه در آن، زن، مي‌تواند بدون ترس از غير خدا از حيره به مكّه سفر كند. پيغمبر خدا (ص)، همچنين يارانِ خويش را، از جنگ در مدينه و فتحِ خَيْبَر به دست علي(رض) در فرداي روزِ جنگ، با خبر كرده‌اند، و دربارۀ آن بخشهايي از دنيا كه خداوند براي امّتش مسخّر مي‌كند، و از نعمت‌ها و خوشيهاي دنيوي كه براي مسلمانان فراهم مي‌شود و از اينكه آنان گنجهاي پادشاهان ايران و روم را ميانِ خود تقسيم مي‌كنند و از فتنه‌ها و اختلافاتي كه ميانِ امّت به وجود مي‌آيد و از اينكه آنان نيز به پيمودن راه امّتهاي پيش از خود[يهود و نصاري] مي‌پردازند و هفتاد و سه فرقه مي‌شوند كه تنها يك فرقۀ آنها ناجيه است؛ براي اصحابِ كرام سخن گفته‌اند. و نيز فرموده‌اند كه آنان صاحب فرشها و گستردنيها مي‌شوند و چنان ثروتمند كه صبح در پوشش و زينتي بيرون مي‌آيند و غروب در زينتي ديگر و ظرفي پيش دستِ آنان گذاشته و ظرف ديگري بر داشته مي‌شود(يعني از غذاهاي مختلف و زياد بهره‌مند مي‌شوند ـ والله اعلم) و خانه‌هايشان مانند كعبه پوشيده مي‌شود و در آخرِ حديث فرموده‌اندكه:شما امروز از آن زمان بهتر هستيد. پيغمبر اكرم(ص) همچنين از راه رفتنِ متكبّرانۀ آنها در آينده و از اينكه دختران ايراني و رومي خدمتگزار آنان مي‌شوند (در زمان خلافت امويان و عبّاسيان كنيزان رومي و ايراني، مسلمانان را خدمت مي‌كرده‌اند) و از اينكه خداوند بدكاران و اشرار آنان را بر نيكانشان مسلّط مي‌كند و شرّ آنان را به خودشان باز مي‌گرداند و از جنگ با اقوام تُرك و خزر و روميان و نابودي پادشاهي ايران و كسری و قيصر روم، آنچنانكه بعد از آنها ديگر خسروي و قيصري نمي‌آيد... و از باز گرفتن علم و ظهور فتنه‌ها و كشتار خبر داده‌اند و فرموده‌اند:« واي به حال عرب از شرّي كه نزديك شده است.»... نيز، آن حضرت(ص) ازحكومت بني اميّه و ولايت معاويه (رض) خبر داده‌اند و او را وصيّت فرموده‌اند، و از اينكه بني اميّه بيت‌المال را ميان خويش مي‌گردانند و بني عبّاس با پرچمها و علامتهاي سياه [بر بني اميّه] خروج مي‌كنند و حكومتشان دو برابر حكومت آنان مي‌شود و از كشتار و تبعيد اهل بيتِ خويش و آنچه بر سرشان مي‌آيد و از شهادت علي(رض) و اينكه شقي‌ترين كس آن كسي است كه ريشِ علي(رض) را از خون سر او رنگين مي‌كند، و از اينكه علي(رض) قسمت كنندۀ آتش است و دوستان او وارد بهشت مي‌شوند و دشمنانش وارد جهنّم، سخن گفته‌اند... و فرموده‌اند كه: عثمان(رض) هنگام قرائت قرآن كشته مي‌شود و نزديك است كه خداوند او را پيراهني بپوشاند و [مخالفان عثمان(رض)] مي‌خواهند او را خلع كنند و خونِ او بر آيۀ «فَسَيَكْفيكَهُمُ الله»(بقره:137) مي‌چكد. و فرمودند: تا هنگامي كه عُمَر(رض)  زنده است هيچ آشوب و فتنه‌اي به پا نمي‌خيزد... و دربارۀ قزمان كه درميان مسلمانان[در اُحُد] جنگيد فرمود: از دوزخيان است. و او بعدها خودكُشي كرد. و به گروهي كه ابوهريره و سمره ابن جندب و حذيفه درميان آنان بودند فرمودند:آخرين نفر شما در آتش مي‌ميرد... سمره، آخرين نفر آن گروه بود، پير و فرتوت شد و خواست خود را با آتش گرم كند كه در آن افتاد و سوخت... وفرمودند كه: مسيلمه را خدا خواهد كشت، و در ميان قبيلۀ ثقيف دروغگو و هلاك كننده‌اي خواهد بود. (و مردم ديدند كه آن دو مختار و حجّاج بودند). و فرمودند كه: فاطمه ـ‌‌‌ رضي‌الله عنهاـ (دخترشان) اوّلين كس از اهل بيت است كه به ايشان مي‌پيوندد (وفات مي‌يابد)،و دربارۀ فتنۀ ردّه (كه در زمان خلافت حضرت ابوبكر (رض) رخ داد) هشدار دادند، و فرمودندكه: خلافت پس از ايشان سيسال است و بعد از آن پادشاهي مي‌شود؛ و با احتساب مدّت خلافت حسن بن علي(رض) چنين شد...دربارۀ اويس قرني(رض) [و اينكه كدام يك از اصحاب او را مي‌بيند، ياران را] با خبر ساختند. و فرمودند كه: در امّت، سي دروغگو كه بر خدا و رسول دروغ مي‌بندند، و چهار نفر آنها زن است، ظهور خواهند كرد...، و فرمودند:« بهترين[دورانِ] شما، دورانِ من است، سپس آنان كه بعد از ايشان مي‌آيند سپس آنان كه بعد از آنها مي‌آيند، آنگاه گروهي خواهند آمد كه بدون آنكه به شهادت فراخوانده شوند،شهادت مي‌دهند، دروغ مي‌گويند و سوگند مي‌خورند، خيانت مي‌كنند و امانت‌دار نيستند، نذر مي‌كنند و به آن وفا نمي‌كنند و چاقي در ‌آنان ظاهر مي‌شود.» و فرمودند:« هيچ زماني نمي‌‌آيد مگر اينكه زمان پس از آن از آن بدتر است.» و فرمودند كه:« هلاك امُّتِ من به دست پسراني از قريش است.»... و از ظهورِ قَدَريان و رافضيان سخن گفتند و از اينكه آخر امّت اول آن را سبّ و لعن مي‌كند و... از احوالِ خوارج و صفات آنها... و اينكه موي سرشان را مي‌تراشند خبر دادند و فرمودند كه: چوپانان را مي‌بينيد كه سردار ِمردم مي‌شوند و تن و پا برهنگان را مي‌بينيد كه در ساختن بناها  مفاخره و چشم وهم چشمي مي‌كنند... و فرمودند: اگر دين در ثريّا باشد مرداني از فارس به آن دست مي‌يابند. و در يكي از جنگهاي آن حضرت، بادي وزيدن گرفت، ايشان، فرمودند: اين باد، براي مرگ منافقي مي‌وزد. و مسلمانان هنگامِ رجوع به مدينه ديدند كه چنان شده و آن منافق مرده است.... و [ ياران را] از قضيۀ عُمَير با صفوان، آنگاه كه پنهاني بر قتل پيامبر(ص) همداستان شدند،آگاه ساخت، و هنگامي كه عمير به قصدِ قتلِ پيغمبر(ص) آمد آن حضرت، او را از قصدش و رازي كه در ميان او و صفوان بود باخبر كرد و عُمَير مسلمان شد.  و از مالي كه عمويش عباس(رض) نزد [همسر خود] امّ الفضل نهاده بود بعد از آنكه آن را كتمان كرد، خبر داد.[و عباس(رض)] گفت:« جز من و زنم هيچ‌كس از اين قضيه خبر نداشت» و مسلمان شد.  و اعلام كردند كه اُبي بن خلف كشته خواهد شد و عتبۀ پسر ابولهب را سگ خواهد خورد ، و از جاي كشته شدنِ شركت كنندگان در جنگِ بَدْر خبر دادند و چنان شد كه او فرموده بود. و درباره حسن(رض) فرمودند:« اين پسرِ من سيّد و سرور است و خداوند به وسيلۀ او ميان دو گروه [مخالف] صلح برپا مي‌كند.(اين اتفاق پس از شهادت حضرت علي(رض) روي داد) و به سعد فرمودند:« نزديك است كه خلافت يابي و گروهي از تو سود يابند وگروهي زيان.»؛ كشته شدن اهل مؤته را ـ در حالي كه ميان او و آنها يك ماه يا بيشتر راه بودـ[ به مردم] خبر دادند.و مرگِ نجّاشي را، همان روز كه درسرزمينش (حبشه) مُرد، اعلام كردند... و ابوذر(رض) را از تبعيد شدنش [در آينده] آنچنانكه بود،... و از زندگي و مرگش در تنهايي باخبر ساختند. خبر دادند كه اوّلين همسري از همسرانش كه به ايشان مي‌پيوندد(فوت مي‌كند) خيّرترين آنان است. و آن زينب ـ‌‌‌ رضي‌الله عنها ـ بود كه بسيار صدقه مي‌داد.(ودرسال20يا21هـ. وفات يافت.) از شهيد شدن حسين(رض) در طف(نزديكي كوفه) خبر دادند... و دربارۀ زيد بن صوحان(رض) فرمود: يكي از اعضاي او پيش از خودش به بهشت مي‌رود. و بعدها دستِ او در جهاد قطع شد.... به سُراقه بن مالك فرمودند: تو را چه خواهد شد آنگاه كه دست‌بندهاي كسري را بپوشي؟ و هنگامي كه [پس از فتح ايران] آن دست‌بندها را نزد عمر(رض) آوردند آنها را به سراقه پوشاند....از ساخته شدنِ بغداد خبر دادند و فرمودند: خزائن زمين در آنجا جمع مي‌شود و در زمين فرو مي‌رود. و فرمودند: در امّتِ من مردي خواهد بود كه او را وليد مي‌گويند و او براي امّتِ من از فرعون براي قوم خود بدتر است. و فرمودند:« قيامت به پا نمي‌خيزد تا زماني كه دو گروه ـ كه ادعاي هردو يكي است ـ با هم به جنگ نپردازند.».... و قريش را با خبر كردند از اينكه موريانه عهدنامۀ آنان را ـ كه براي تحريم بني‌هاشم نوشته بودند ـ خورده و از آن تنها اسامي خداوندباقي مانده است، و قريش آن عهدنامه را آنچنان يافتند.

همۀ اين پيشگوييها در زمان حيات و بعد از فوت آن حضرت (ص)  ـ همانگونه كه او فرموده بود ـ تحقّق يافت. علاوه بر اينها آن حضرت از بواطن و اسرار همنشينانشان خبر داه‌اند و نيز از اسرار منافقين و كفرِ آنها و سخنانشان در بارۀ ايشان و مؤمنان اطّلاع داشتند تا جايي كه وقتي يكي از منافقين [دربارۀ پيغمبر(ص) و مؤمنان حرف مي‌زد،] ديگري به او مي‌گفت: ساكت باش! به خدا قسم اگر كسي نباشد كه به او(پيغمبر(ص)) خبر دهد سنگهاي بطحاء او را با خبر مي‌سازند...۱ » ؛ پيامبر (ص) دربارۀ  نشانيهاي قيامت و علايم آمدن آن و دربارۀ نشر و حشر و احوالِ نيكوكاران و بدكاران و بهشت و جهنّم  و عرصاتِ قيامت نيز، سخن گفته‌اند و آنچه بدان اشاره شد، حق‌جويان را ، كافي است.1

 

محمّدسعید نقشبندی

 

84/2/7

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

1ـ ترجمۀ بخشي از كتابِ « الشّفا بتعريف حقوق سيّدنا المصطفی(ص) » ـ قاضي ابي‌الفضل عياض اليحصبي ـ صص209ـ203؛ الطبعةالأولي ـ المكتبةالعصرية ‌ـ بيروت 1422هـ.2001م. ؛ با اندكي تصرّف و تلخيص.

 

 

            


بازگشت به صفحه قبل